1.
یکی بود و نبود کس دیگر
سالها پیش، در همین کشور
شهری بود و محله ای و گذر
پسری بود و مادری و پدر
...
به طویله شبی خری چو رسید
سایه ای را میان آخور دید
سایه جا خورد ز بانگ عربده ای!
خر دلش را گرفته و خندید!