چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

صورت مسئله بی آرایش!

صورت مسئله بی آرایش!

یک نفر تاجر بود ،تاجر مورد بحث
 در علوم ادبی دستی داشت
 شعر بازی می کرد- مثل کفتر بازی-
 شاعر ما روزی شعر" آزاد"ی گفت
 شعر مذکور به دست تاجر واصل شد
 تاجر از خواندن شعر عصبانی شد وآن را جر داد
 بعد ازآن-با وقار ادبی-پاکت ارزن خود را برداشت
 رو به کفترهایش-غرق در سجع ملیح-
 اندر اوصاف و مزایای اصالت در شعر،نطق غرایی کرد
 (صورت مسئله طولانی شد،می بخشید!)*

مختصر شرح دهید:
 ۱-صله در شعر چه نقشی دارد؟
 ۲-بغبغو یعنی چه؟
 (لطفا از حاشیه پرهیز کنید.)
 و موفق باشید!

نهم فروردین ماه سالروز جاودانی شدن سید حسن حسینی یکی از بزرگترین و قوی پنجه ترین شاعران معاصر و شاعر غزل های پست مدرن و خالق بسیاری از سبوک تلفیقی مانند غزل+ سپید می باشد ضمن گرامی داشت یاد و خاطره این عزیز مروری گذرا بر زندگینامه و آثار ایشان بی مناسبت نمی نماید:

 سیدی از تبار حسین

سید حسن حسینی در سال ۱۳۳۵ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. وی بعد از دریافت  دیپلم طبیعی، لیسانس رشته تغذیه را از دانشگاه مشهد دریافت کرد. فوق‌لیسانس و  دکترای را، در رشته ادبیات فارسی گزراند. وی مسلط به زبان عربی و با زبان‌های ترکی  و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن آشنا بود.

ایشان از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص   مجله فردوسی آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸، حوزه اندیشه و هنر اسلامی را که به   همراه استاد محمد رضا حکیمی و آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی،   راه‌اندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده   داشت.

در دوره آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دوره‌ی‌آموزشی، با  اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از  آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما به دلیل طولانی شدن جنگ به حوزه‌هنری باز  گشت. وی در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزه‌هنری داشت، به همراه  جمعی از دوستان از جمله قیصر امین پور استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا(س)  و دانشگاه آزاداسلامی مشغول گردید. دکتر سید حسن حسینی از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش  رادیو تا پایان عمر حضور داشت. وی در سال ۱۳۷۹ مجموعه کامل غزلیات بیدل دهلوی را  که نزدیک به سه هزار غزل را در بر می‌گیرد بصورت ضبط شده خواند. حوزه فعالیتهای  ایشان شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف می‌باشد. او سالهای آخر عمرش را به سبک‌شناسی  قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت.

دکتر سید حسن حسینی در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳مورد   تقدیر قرار گرفت. به تازگی میدانی در محله طرشت تهران به نام این شاعر و  فرهیخته معاصر نام‌گذاری شد.

او شاعری بود که قبله نما را گم کرد! :

شاعری قبله نما را گم کرد
سجده بر مردم کرد ...

مجموعه شعر نوشداروی طرح ژنریک در فضایی که از یک سو سهمیه بندی کاغذ باعث ایجاد بازار سیاه چاپ  شده بود و از سوی دیگر  کاستی های انتشارات باعث بالارفتن تقاضا  گشته بود و در نتیجه تجارت نشر بازار عده ای را سکه نموده بود  منتشر شد و فریادی رسا بود به اعتراض در اینخصوص 

او از همان ابتدا با مقایسه کفتر بازی و شعربازی به استقبال تجار علاقه مند شده به نشر می رود و با بندهایی جذاب و گیرا این رویه را ادامه می دهد

 تاجری اره ی برقی آورد
 پای یک منظره را
 امضا کرد!

پیام تسلیت
 رهبر معظم  انقلاب اسلامى
به مناسبت درگذشت سید حسن حسینی 

بسم‏ اللّه‏ الرّحمن  ‏الرّحیم

با اندوه و تاسف بسیار ، خبر   درگذست شاعر و هنرمند عزیزمان آقای سید حسن حسینی را شنیدم . این داغ بزرگی بر   دل جامعه هنری و ادبی انقلاب است . این انسان فرزانه و آزاداندیش و این مومن   پارسا و با فضیلت، یکی از نمونه های برجسته ی امروز و یکی از امیدهای آینده بود   . در شعر و ادب و نیز در پژوهش و تاملات محققانه ، خرد و ذوق و ابتکار، شاخصه   های کار او بود . مشاهده ی فرآوردهای ذهن خلاق او همواره برای اینجانب اعجاب   آور و تحسین انگیز بود .

 در گذشت او خسارت بزرگی   برای اصحاب هنر وادب است . این حادثه ی تلخ را به بازماندگان آن عزیز و نیز   دوستان و همکارانش و به همۀ دلبستگان به زبان و ادب و شعر فارسی تسلیت می گویم   و از خداوند متعال فیض و رحمت و مغفرتش را برای آن فقید مسئلت می کنم .

 سید علی خامنه ای 9/1/1383

دکتر محمد رضا ترکی می‌گوید: مرحوم دکتر حسینی  وصیت کرده بود که این بیت را روی سنگ قبرش بنویسند.

هیچ‌کس داد من از فریاد جان‌فرسا  نداد
 عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید

 


 از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
 سخت وابسته‌ی این ایل و تبارم، چه کنم؟
  

 


 نهایت تمامی نیروها پیوستن است، پیوستن
 به اصل روشن خورشید
 و ریختن به شعور نور

یک شب ستاره ای خرد~
 فریاد زد که ای ماه، تا چند خود نمایی؟! آن گاه ماهِ غمگین، آهی کشید و با دست، خورشید را نشان داد!
 یک شب ستاره ای خُرد؛ از فرطِ خستگی مُرد!

  • آثار

    • هم‌ صدا با حلق اسماعیل (شعر، سال  ۱۳۶۳ انتشارات سوره مهر)
    • براده‌ه (مجموعه‌ای از تأملات اجتماعی و ادبی، سال  ۱۳۶۵ انتشارات سوره مهر)
    • بیدل، سپهری و سبک هندی (پژوهشی در زمینه سبک‌شناسی، سال  ۱۳۶۷)
    • گنجشک و جبرئیل (شعر، سال  ۱۳۷۰ نشر  افق)
    • مشت در نمای درشت (مقایسه ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان،   سال ۱۳۷۱)
    • گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس (شعر،  انتشارات سوره مهر)
    • نوش‌داروی طرح ژنریک (شعر طنز،  انتشارات سوره مهر)
    • طلسم سنگ (نثرهای  عاشورایی،  انتشارات سوره مهر)
    • شقایق نامه
    • در ملکوت سکوت (شعر)
    • از شرابه‌های روسری مادرم (شعر، انتشارات انجمن شاعران ایران)
    • سفرنامه گردباد (شعر، انتشارات انجمن شاعران ایران)
  • ترجمه

    • حمام روح (ترجمه گزیده‌ای از آثار  جبران خلیل جبران،   سال ۱۳۶۴)
    • نگاهی به خویش (مصاحبه با شاعران و نویسندگان معاصر عرب، همراه با   موسی بیدج)
    • `

پایان حرکت
 بس که از شاعر و تاجر گفتم
 رشک زاهد گل کرد
 دستم از کار افتاد
 عرضی ذهن مرا ویران کرد
 حرکت جوهری خودکارم پایان یافت! 

منابع:
 دانشنامه ویکی پدیا
 پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
 کتاب نوشداروی طرح ژنریک *

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سهیل شفیعی یکشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 ب.ظ http://www.khofteganbidar.blogfa.com

ُسلام

ممنونم از حضورتون و نقدتون
حرفتون رو قبول دارم
ولی منظور من این بود که غم ابر رو به وجود اورده
ولی شاید نرسوندم برای شما
و شما درست میگید

ممنونم ازتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد