چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

کوفیان

«مرد فریاد برآورد :مرا یاری نیست ؟
کوفیان هلهله کردند :...هلا...آری نیست»*

کوفیان مرد همانجاست هنوزم تنها
هیچ کس در ره او فرد فداکاری نیست

مرد تنهاست بدانید ابوالفضل مرده
در شب هاشمیان ماه شب تاری نیست


کوفیان راست بیایید چرا کج برویم
تشنه بی تاب شده تاب کلنجاری نیست
کوفیان اینهمه سال است که کوفید هنوز
هیچ کس قدر شما اهل وفاداری نیست
کوفیان بین شما هیچ کس اینجایی نیست؟
هیچ کس بین شما شیعه ی آماری نیست؟
هیچ کس شکل من و مای دغلکار فریب؟
هیچ کس در هوس خویش تن آزاری نیست؟
هیچکس بین شما هست که کوفی باشد؟
کوفیان ساکتید انگار نه انگاری نیست
نوحه ای تازه نوشتم نماند بر دست
کوفیان سر ببرید تا که خبر داری نیست
راحت امسال زنیدش کز بخت شم
در دل شیعه دگر غیرت مختاری نیست
هر چه قدر سر ببرید و به سر نی بزنید
قطره ای خون علی در رگ ما جاری نیست
جام ها پر کنید از خون برومند علی
پَست ها، مست کنید، مفتی هشیاری نیست
«زندگی گرچه مصافی ست میان بد و خوب
کربلا حادثه قابل تکراری نیست »
کوفیان هلهله کافیست خدا می داند
مهدی فاطمه محتاج بدلکاری نیست
 
 
-----------------------------------------
*دوبیت داخل «» از دکتر محمدرضا ترکی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد