چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

چی بگم

مجموعه ای از تهوعات و تنقلات یک مغز

خواب خدا

خواب دیدم که خدای نیکی
بی شریکیست درین نزدیکی

آنچنان که «قل هو الله احد»
و سزاوار به «الله صمد»

«لم یلد» شاهی که «لم یولد» بود
بی همانندی «له کفوا احد»

ادامه مطلب ...

دار قالی

من نام کوچک یک دار قالی ام

امید مانده از یک خشکسالی ام


تکلیفی یادگاراز تار و پود و کار
یک مشق پایدار از ذوالجلالی ام


گل روی گل سوار زیباترین بهار
یکبار شاهکار صد بار عالی ام

ادامه مطلب ...

حق وتو


منبع کاریکاتور وبلاگ گیجعلی

روزی رسید مردی و جوشی نمود
بر سر همسرش خروشی نمود

همسر بیچاره کمی گوش کرد
گریه آهسته و خاموش کرد

باز ولی دید که هی مرد گفت
پس زن خانه رو به او کرد گفت

ادامه مطلب ...

گداخانه

گفت فقیرم به من نان بده
تا که به تو خدای رحمان بده

بجای هر سکه بگویم تو را
دو سکه فردا عوض آن بده

گفتم از او خواسته ام دو همسر
ولی بگو یک بده الان بده

ادامه مطلب ...

یکبار هم بابای معلوم الاثر باش

ای پیش پرواز کبوتر های زخمی
بابای مفقود الاثر! بابای زخمی !


دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر
پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر ؟


تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی


توی کتابم هر چه بابا آب می داد
مادر نشانم عکس توی قاب می داد


ادامه مطلب ...

منشور مدیریت در 7 باب

1)
شعرمن امروز مدیریته
شغل دل افروز مدیریته
جام جهان بین دروغه پسر
جام جهان سوز مدیریته

2)
کشور تو لنگ مدیریته
فتنه ی اون جنگ مدیریته
خوابی که سنگینه و جیب گشاد
هر دو هماهنگ مدیریته

ادامه مطلب ...

لیسانسه بیکار

قصه ما قصه ی اون جوون بود
که مدرک لیسانسش رو گرفته
جوونی که نشون به ین نشون بود
دنبال کار به هر کجایی رفته

ادامه مطلب ...

جنبش سبز بهاری

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان بود
نفس ها ابر و یک شاعر که شعرش وصف زندان بود

زمستان در زمستان بود غبار آلوده مهر و ماه
زمین دلمرده و آهی بلند و آسمان کوتاه

و کوته آسمان غمزده بر ماتمی سنگین می گریید
زمین مرده را در بر گرفته آسمان غمگین می گریید

خبر در کهکشان پیچید:«زمین در آسمان جان داد»
زمین مردار بود، مردار؛ که آمد قاصدک با باد!

چو بر مردار قاصد گفت پیام پاک مزدایی
زمین لرزید و جان بگرفت به فرمان مسیحایی

***

زمین زنده شد و فرمان اجابت گشت و گل رویید
دو چشم آسمان از نو ولی با شوق می بارید

به پاس حرمت عاشق رسیده موعد لیلا
به راه پاک آزادی تمام گلرخان بر پا.

بر این فتح المبین کل، امیر نغمه ها بلبل
به اسم رمز نوروزی به هر معبر شکوفا گل

ادامه مطلب ...

خنده منطقی (اصلاح شده)

کودکان با اشاره خندیدند
بر من بی قواره خندیدند
پارگیه کت مرا دیدند
بر کت پاره پاره خندیدند



ادامه مطلب ...

پدر از معضلات اجتماعی است

همان‌طوری که مادر حدس زد شد
پدر آمد به شهر و نابلد شد

به شهر آمد، بساط واکس واکرد
نشست آنجا که معبر بود، سد شد 

ادامه مطلب ...

آیات غزل

تقدیم به حضرت مادر 

به مناسبت بزرگداشت سومین سالگرد رحلت مادر(علیه الرحمه)

غزل رفتن تو عمر مرا زایل کرد
خون دل، قافیه شعر مرا مشکل کرد

در فراق تو بجز گریه به دادم نرسید
دوریت خنده منرا به درک واصل کرد

ادامه مطلب ...

او که سی جزء مسلمانی داشت

پدری بود که قرآنی داشت
غیرت و عزت و ایمانی داشت

مرد ایرانی بود

زیر کوه مشکلات و غصه ها و رنج ها
قدرت و صبر فراوانی داشت

مرد میدانی بود

هرچه از درد و بلا رخ می داد
شکر حق بود که پاسخ می داد
 او که سی جزء مسلمانی داشت

مرد روحانی بود

ادامه مطلب ...

بی حیا گشت کلامم

آنقدر گشته تهاجم به فرهنگ دلم
که برقصیده عیان "آه" درآهنگ دلم

بی حیا گشت کلامم که ترا گفت بمان
بی حجاب آمد برون جان از دل تنگ دلم

ادامه مطلب ...

تک بیت (با سعدی 2)


تسلیت ای  سعدیا مرد نکونام هم مرد

سالها گشت که نامی  به نکویی نبرند

بنی آدم (با سعدی 1)

بنی آدم اعضای یک پیکرند؟

اگر سعدی اینها ز یکدیگرند

چو عضوی بدرد آمده  پس چرا

دگر عضوها بر سرش می پرند

چرا داس بر ریشه اش می زنند

به پشت سرش از چه با خنجرند

چرا زیر پایش لگد می کنند

چرا پس کلاه از سرش می برند


ادامه مطلب ...