شبی گویا به درگاهی سگی را گفته روباهی «که ای نامرد نا لوطی ز جان من چه می خواهی ؟؟
چرا هی پارس می داری؟ مگر از من طلبکاری؟ چرا تو گاز می گیری؟ مگر دیوانه ای؟ هاری؟