عکسش به روبروست و من محو روی دوست
قلب شکسته ام تا آخرین نفس او را دعا کند
چون شب رسد ز راه، آه از من و آه از سکوت
آه
باز عکس روی یار
از پشت قاب عکس من را صدا کند
این عکس یار ماست که بر عکس یار ماست
یارم جفا کند عکسش وفا کند
عکسش به روبروست و من محو روی دوست
قلب شکسته ام تا آخرین نفس او را دعا کند
این کیست پشت در - یا مرگ و یا نگاردل شور و هلهله در خود بپا کند
جز این دو تن مباد کس یاد ما کند
سر طعنه زد که مرگ - دل ناله زد که یار
جان سینه را درید که هر دوش خدا کند
جانم به جان رسید و تا پشت در دوید
لرزان و پر امید در را که وا کند
اما نه یار بود نه مرگ پشت در
غم بود که آمده با ما صفا کند
عکسش به روبروست و من محو روی دوست
قلب شکسته ام تا آخرین نفس او را دعا کند
تا عکس روی من که گیرد و قابش چرا کند